تحقیق معماری از اواخر قاجار تا شروع پهلوی
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته معماری (آموزش_و_پژوهش)
مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : معماری از اواخر قاجار تا شروع پهلوی
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 43
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
معماری ايران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در اين دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهايی هستيم كه هر كدام بيانگر يكی از مكاتب فكری دوره هايی مشخص از تاريخ ايران هستند :
كاخ مرمر به تقليد از معماری سنتی و عمارت شهربانی كل كشور به تقليد از تخت جمشيد و ساختمانهای بلديه ( شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب ميدان امام ( سپه ) به تقليد از معماری نئوكلاسيك فرانسه ساخته شدند . در اين دوره تلاش می شد كه پيوندی بين سه طيف فكری به وجود آيد : ساختماهای وزارت امور خارجه ، اداره پست ، صندوق پس انداز بانك ملی را در واقع می توان به عنوان نمونه اين گونه ساختمانهای التقاطی نام برد . اين گرايشهای متفاوت و بعضا متضاد در معماری اين دوره ناشی از اختلاف در گرايشهای سياسی و ايدوئولوژيك اين عصر از تاريخ ايران است كه ريشه در جريانهای عقيدتی - سياسی اواخر دوره قاجار و اوايل دوران پهلوی دارد . جريانهای مذكور را می توان به سه دسته تقسيم كرد :
گروه اول ، سنت گرايان ، كه اساس تفكر سياسی و بينش دينی آنها هماهنگی دين با سياست و احياء و توسعه سنتهای هزار ساله جامعه ايرانی بود . پرچمداران اين نهضت در آن برهه از زمان شيخ فضل الله نوری بود و بعد از ايشان سيد حين مدرس ادامه دهنده راه وی گشت .
گروه دوم ، غرب گرايان ، كه اساس ذهنيت آنها ، به گفته تقی زاده ، بر تقليد از فرق سر تا انگشت پا از غرب در همه شئون اقتصادی ، اجتماعی ، سياسی بود . هسته اصلی اين گروه را تحصيل كردگان ايرانی تشكيل می دادند كه تازه از اروپا به ايران برگشته بودند .
گروه سوم ، ملی گرايان ، كه بنياد فكری آنها بازگشت به عظمت امپراتوری هخامنشی و ساسانی بود . اين گروه فرهنگ اسلامی و فرهنگ اروپايی را غير ايرانی می دانستند و بعنوان جايگزين آنها بازگشت به فرهنگ آريايی دوهزار و پانصد ساله با دين و مذهب بود . كه اين امر ناشی از جريانهای به اصطلاح روشنفكرانه مادی گرايی و توسعه و ترويج نظريات سوسياليسم و ماركسيسم در بين طبقه تحصيل كرده اروپا بود . اين دو جری فكری اثبات خود را در تخريب آثار گذشته می ديد و سعی داشت هر چه را بوی گذشته می داد از بين ببرد ...