تحقیق راجع به جامعه شناسی موسیقی در ایران
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته هنر و گرافیک (آموزش_و_پژوهش)
مـشـخـصـات فـایـل
موضوع تحقیق : جامعه شناسی موسیقی در ایران
فرمت فایل : word
تعداد صفحات : 170
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه:
فصل اول
سازها
تصنیف خوانی
موسیقی آوازی
فصل دوم
هنر
هنر در اروپا
اشاره ای به تکامل تاریخی انسان
فصل سوم
پيدايش سازها
شهرنشینی
جامعه
شناخت اساسی موسیقی
علم فيزيك در موسيقي
فصل چهارم
مختصري درباره سازهاي موسيقي
موسيقي در اروپا
موسيقي در عهد عتيق
موسيقي باستاني
فصل پنجم :
اساس تمدن فرهنگ
نگاهي كوتاه به سير تاريخي هنردر ايران
خلاصهاي از تاريخچه موسيقي در ايران
موسيقي درايران
موسيقي مذهبي
موسيقي غير مذهبي
فصل ششم
نتيجه گيري
منابع
در ایران فرهنگ بطور عـام و هنر به طور خاص، مشابه هزارپای داستان گلستان است، که اغلب گرفتار بی دست وپاهایی منحط گردیده واگر نابود نمی شود، حداقل صدمات جبران ناپذیری می بیند .
نوشتن در مورد اینگونه مفاهیمی که باید از سوی عام وگاه متخصصان به عنو ان یک اصل پذیرفته شود، اغلب باخطر هایی مثل اتهام، ارتداد و طرد شدن از سوی جامعه روبرو ا ست. چون زمانی که گروه کثیری از راه نادرست تغذیه می کنند و گروه انبوه تری محصولات هنری گروه اول را پذیرا می شوند، نقد و تحلیل و چالش طلبی راه، باعث واکنش متولیان آن شیوه خواهد شد .
شروع موسیقی در تاریخ موسیقی ایران ، همواره با اتهام و اغراق توأم بوده است . عناوینی چون مطرب، رقاص مزقانچی و غیره که به موزسین ها اطلاق می شده و یا یادگیری موسیقی راعملی وقت گیر ومشکل عنوان می کردند، (مثلأ گاهی گفته می شود یادگیری ویولن 18 سال زمان می خواهد، این رقم از کجا صادر شده؟)البته موسیقی به تدریج از آن حالت تحقیرآمیز خارج شد و گسترش عـام پیدا کرد . خصـوصا پس ازانقـلاب اسلامی ، خلاف آنچه که تصور می شدکـه موسیقی تحـریم شود ، امـا موسیـقی مقبول گـردید و گسترش دو چندان یافت که بیشتر به لحاظ کمی بود، اما به لحاظ کیفی رشد آن منفی و کاملا سطحی بود . نگارش این کتاب بارسنگینی بردوش بود .چون گستره مباحث آن وسیع و با تمام سطوح دانش بشری ارتباط داشت.
همیشه این سؤال مطرح بود که چگونه است یک جریان فرهنگی مثل موسیقی در این سرزمین تا این حد نازل و بی محتواست. چگونه است که برای خرید میوه دقت می کنیم ، ولی این جریان فرهنگی _ هنری را بی هیچ تعمقی می پذیریم . تاوان خسارت میوه بسیار محدود است ، اما تاوان ساده پذیرا شدن جریان فرهنگی در یک مملکت بسیارگران است،شاید برابر با ارزش تفکر یک ملت و مملکت باشد.عناوین هنری مثل موسیقی،نقاشی، نثر و نظم، اساس فرهنگ یک جامعه است وهر فردی در قبال آن مسئول می باشد.
موسیقی زبان حال در ایران به نوعی یک شوخی وتفریح می باشد، مثل لطیفه گویی که درفرهنگ عمیق ایران جایی ندارد. لطیفه گفته می شود بعد از تأثیر آن به فراموشی سپرده می شود. موسیـقی هم در ایران ساخته وعرضه می شود و بعد ازچندی به فراموشی می رود و فقط لحظاتی که تأثـیر دارد در ذهن باقـی می ماند، حتی در این اواخر کوشش شد که همان مـوسیقی قبل از انقلاب مجددا در اذهان جای باز کند . البته عامل مهـم در این ارتباط تکنیک ضبط ونگهداری موسیقی است،که خانواده از این طریق موسیقی گذشته رابه گوش جوانان خود رسانده و شناسانده اند و در نهـایت هیچ کس در پـی صدای موزیکال نیست، خوب وبد بودن مورد توجـه نیست، بلکه متاسفانه اغلب مردم ما تنها در پی گذراندن لحظاتی با موزیک هستند ...