فایل شناسايي عوامل موثر بر گرايش به مهاجرت در روستاهاي شهرستان زابل
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته جغرافیا (آموزش_و_پژوهش)
فهرست
چکیده 3
مقدمه. 4
بیان مسئله تحقیق.. 5
اهداف تحقیق.. 5
مبانی نظری.. 6
مفهوم مهاجرت.. 6
رویکردها و نگرشهای مختلف به پدیده مهاجرت.. 7
نگرش اقتصادی.. 7
نگرش اجتماعی.. 7
نظریههای مهاجرت.. 8
1- نظریه تفاوتها 8
2- نظریه مهاجرتی مایکل تودارو. 9
3- نظریه وابستگی مهاجرت.. 9
4- نظریه کارکردگرایی.. 9
5- نظریه جان ترنر. 9
6- نظریه دو بخشی آرتولوییس... 10
7- نظریه عوامل میانی اورت. اس.لی.. 10
پیشینه تحقیق.. 10
چارچوب مفهومی تحقیق.. 13
ویژگی های جغرافیایی منطقه مورد مطالعه. 14
روش تحقیق.. 17
یافتههای تحقیق.. 18
الف) آمار توصیفی.. 18
- مشخصات کلی.. 18
1-1- فاصله روستا 18
1-2- توزیع فراوانی جنسیت.. 18
1-3- وضعیت تأهل.. 18
1-4- تعداد فرزند خانوار 19
1-5- میزان تحصیلات.. 19
1-6- سن.. 20
1-7- محل تولد. 20
1-8- مدت اقامت.. 21
1-9- عضویت در نهادها و سازمان ها: 21
2- وضعیت اقتصادی.. 22
2-1- نوع مالكيت.. 22
2-2- نوع شغل.. 22
2-3- تعداد اعضای شاغل در خانوار 23
2-4- شغل اصلی.. 23
2-5- سطح درآمد. 23
2-6- میزان رضایت از درآمد. 24
3- وضعیت اجتماعی.. 24
3-1- میزان علاقه به کار و زندگی در روستا 24
3-2- دلايل مهاجرت.. 25
3-3- مقصد مهاجرت.. 25
ب- آمار استنباطی.. 29
نتایج تحلیل مسیر. 29
نتیجه گیری.. 35
منابع. 37
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر گرایش به مهاجرت در روستاهای شهرستان زابل انجام شد. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه مورد مطالعه شامل کلیه روستاییان شهرستان زابل است، که حجم جامعه، 26034 نفر بود. نمونه تحقیق با توجه به فرمول کوکران 170 نفر در هشت روستا شهرستان زابل از طریق نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان، کارشناسان و اساتید راهنمای تحقیق تایید شد پایایی آن برای بخشهای مختلف پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، جاذبه های مقصد (83/0)، دافعههای مبدا (91/0) و گرایش به مهاجرت (58/0) تایید شد. براساس یافته های تحقیق، مهمترین عوامل دافعه مبدا از نظر پاسخگویان شامل؛ بیکاری مفرط در منطقه (اقتصادی)، طوفانهای شن (طبیعی)، بیکار فرزندان (فرهنگی و اجتماعی) و دسترسی اندک به خدمات بانکی، بهداشتی و آموزشی(اداری و خدماتی) بود. و همچنین در بخش عوامل جاذبه مقصد مهمترین عوامل شامل؛ کسب دستمزد و درآمد بیشتر(اقتصادی)، وجود آب و هوای مطلوب در مقصد(طبیعی)، امکان پیشرفت بیشتر فرزندان در مقصد مهاجرت(فرهنگی اجتماعی) و وجود مدارس و امکانات تحصیلی مناسب در مقصد مهاجرتی(اداری و خدماتی) قرارداشتند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که متغیرهای جنسیت (مردان)، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات تاثیر مثبت و متغیرهای تعداد فرزندان، وضعیت شغل، عضویت در نهادها، میزان درآمد و مالکیت زمین تاثیر منفی بر ادراک از جاذبه مقصد داشتند. همچنین متغیرهای وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و مهاجرت اعضا خانواده تاثیر مثبت و متغیرهای سن، مدت اقامت در روستا، میزان درآمد و مالکیت زمین تاثیر منفی بر ادراک از دافعه مبدأ داشتند. برای تعیین تاثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل مورد مطالعه بر متغیر وابسته گرایش به مهاجرت از روش تحلیل مسیر از طریق محاسبه رگرسیونهای متوالی استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد كه بیشترین تأثیر بر گرایش به مهاجرت مربوط به متغیر جاذبه مقصد با میزان تأثیر 463/0+ است. متغیر دافعه مبدا با میزان تأثیر 373/0+، متغیر سطح تحصیلات با تأثیر 691/0+، متغیر میزان درآمد با اثر 511/0- و در نهایت متغیرهای مالکیت زمین با اثر 363/0-، جنسیت با اثر 308/0+، وضعیت شغل (شاغلان)، با اثر 274/0-، مدت اقامت با اثر 240/0-، وضعیت تاهل (افراد مجرد) با اثر 207/0+، عضویت در نهادها با اثر 150/0-، مهاجرت اعضا خانواده با اثر 93/0+، سن با اثر 072/0-، تعداد فرزندان با اثر 068/0- در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در پایان با توجه به یافتههای پژوهش برخی پیشنهادها برای تعدیل مهاجرت گسترده از مناطق روستایی به شهری ارائه شده است
واژگان کلیدی:
مهاجرت روستایی، گرایش به مهاجرت، جاذبه های مقصد، دافعه های مبدأ، شهرستان زابل
مقدمه
حرکت، جابهجایی و مهاجرت انسانها از یک نقطه سکونتگاهی به نقطهی دیگر تاریخی برابر با عمر بشر دارد. به گونهای که انسانهای اولیه حرکت را فرصتی جهت به دست آوردن آذوقه و نیازمندیهای حیاتی خویش میدانستند. به عبارت دیگر تلاش برای ادامه بقا و جستجوی شرایط زیست مساعدتر؛ بشر را وادار به ترک زادگاه خود و مهاجرت به سمت مناطقی مینمود که از شرایط محیطی و اقتصادی- اجتماعی بهتری جهت گذران زندگی و رفع نیازهای حیاتی وی برخوردار بودند (شمسالدینی و همکاران، 1389، 76). در سراسر جهان به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، مهاجرتهای روستایی به عنوان پدیدهای نابهنجار جمعیتی در عرصهی ملی و بین المللی مطرح بود. اگرچه شیوع این پدیده در ابتدا طبیعی و معمولی به نظر میرسید، منتها بعد از گذشت چند دهه به دنبال آثار و پیامدهای نامطلوب آن در کشورهای درحال توسعه، غیرطبیعی تلقی شد. ضعف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق روستایی سبب گردید تا روستاییان برای کسب فرصتهای بهتر زندگی به مناطق شهری مهاجرت کنند(طاهرخانی، 1380، 68). کشور ما نیز جدا از این جریانها و تحولات جمعیتی و تکنولوژیکی دنیا نبوده و در بسیاری از مسایل اقتصادی و اجتماعی از جمله مهاجرتهای روستایی ویژگیهای مشترکی را با اکثر کشورهای درحال توسعه دنیا نشان میدهد. با این حال، به دلیل تفاوتهای تاریخی، قومی و فرهنگی کشور ایران و نیز اختصاصات طبیعی و انسانی هر منطقه از کشور، تفاوتهای معنیداری از لحاظ شکلی و محتوایی در پدیده مهاجرت روستایی مشاهده میشود که بررسی و تحلیل آن به منظور بهرهگیری در برنامهریزیهای روستایی و آمایش سرزمین ضروری به نظر میرسد (جلالیان و یگانه، 1386، 90-89).
بیان مسئله تحقیق
در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، مهاجرت از روستا به شهر در زمره مهمترین مسائل اجتماعی و اقتصادی به شمار می آید. این مهاجران هم در مبدأ و هم در مقصد مسائل و مشکلاتی از جمله؛ بروز نابسامانی های متعدد ناشی از فشار بر منابع و امکانات محدود جوامع شهری، بیکاری و کم کاری، کمبود فضای زیستی و آموزشی، آلودگی هوا و محیط زیست، سالخوردگی و زنانه شدن نیروی کار کشاورزی، تخلیه روستاها و غیره را به وجود میآورند. طبق نظریه گزینشی بودن مهاجرت، در اولین فرصت، بعضی از افراد مهاجرت را بر میگزینند و بعضی ماندن را، این امر بر حسب تصادف نیست.
این مطالعه با هدف شناخت چگونگی تأثیر جاذبههای مقصد و دافعههای مبدأ مانند عوامل اقتصادی، طبیعی، فرهنگی- اجتماعی و اداری و همچنین تاثیر متغیرهایی چون سطح تحصیلات، میزان درآمد، مالکیت زمین، جنسیت، وضعیت شغل، مدت اقامت، وضعیت تاهل، عضویت در نهادها، مهاجرت اعضا خانواده، سن و تعداد فرزندان بر تصمیم روستاییان به مهاجرت طراحی شده است. که میزان تأثیر هر یک از عوامل در تصمیم روستاییان به مهاجرت ارزیابی میگردد.
اهداف تحقیق
هدف کلی: تحلیل عوامل موثر بر گرایش به مهاجرت در بین روستاییان شهرستان زابل
هدفهای اختصاصی:
شناخت تأثیر جاذبههای مقصد و دافعههای مبدإ بر گرایش به مهاجرت در بین روستاییان شهرستان زابل
شناخت تأثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد بر گرایش به مهاجرت
شناخت تأثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد بر جاذبه های مقصد و دافعه های مبدإ
مبانی نظری
مفهوم مهاجرت
مهاجرت در لغتنامه جمعيتشناسي سازمان ملل چنين تعريف شده است: مهاجرت شكلي از تحرك جغرافيايي يا تحرك مكاني جمعيت است كه بين دو واحد جغرافيايي صورت ميگيرد اين تحرك جغرافيايي، تغيير اقامتگاه از مبدأ يا محل حركت به مقصد يا محل ورود است. اين گونه مهاجرتها را مهاجرت دائم گويند و بايد آن را از اشكال ديگر حركات جمعيت كه متضمن تغيير دائمي محل اقامت نيستند، تفكيك كرد.
رویکردها و نگرشهای مختلف به پدیده مهاجرت
مهاجرت تاريخي به بلنداي زندگي اجتماعي بشر دارد كه افراد براي دستيابي به فرصتها و شرايط بهتر يا فرار از مخاطرات و تهديدهاي طبيعي و انساني اقدام به مهاجرت مي نمايند براي تبيين مهاجرت ( علل و پيامد هاي آن در مبدا و مقصد) صاحب نظران از زواياي گوناگون به اين پديده نگاه كرده اند:
نگرش اقتصادی
از نظر اقتصادي، مهاجرتها اعم از مهاجرت داخلي و مهاجرتهاي بين المللي، مكانيزمي براي بازتوزيع نيرويكار است اين نگرش از آدام اسميت تا هاريس و تودارو ادامه دارد و مهاجرت را تابع قانون عرضه و تقاضاي اقتصادي ميدانستند.
نگرش اجتماعی
شبكه اجتماعي موثر بر مهاجرت، سرمايه اجتماعي و مهاجرت، مهاجرتهاي تبعي و فاميلي، گروههاي اقليت و مهاجرت در اين دسته بندي جاي ميگيرند اگرچه عوامل اقتصادي در مهاجرتها اهميت بسيار بالايي دارند، اما هميشه نمي توان مهاجرت را به عوامل اقتصادي تقليل داد: در مواردي مهاجرتها براي دوري جستن از شرايط و اوضاع و احوال تهديدكننده حيات انساني صورت ميگيرد و در مواردي نيز براي سكونت در نقاط خوش آب و هوا يا زندگي در بين جامعه، قوم يا فرهنگ خودي انجام مي شود كه نه تنها ممکن است انگيزههاي اقتصادي نداشته باشد بلكه حتي در جهت عكس آن جريان يابد ( همان منبع، 88).
نظریههای مهاجرت
1- نظریه تفاوتها
این نظریه که به تئوری دفع و جذب و یا رانش و کشش معروف است، مبنای حرکت و جابجایی و مهاجرت را بر روی اندیشه توسعهی ناهماهنگ شهر و روستا و تضاد میان این دو بخش قرار میدهد و معتقد است که به علت محدودیتهای روستایی از یک طرف و برتریهای شهری از سوی دیگر، مهاجرت و جابجایی نیروی انسانی شکل میگیرد، و تا زمانی که این دو به توازن نرسد، این روند ادامه خواهد یافت ( ابراهیمزاده، 1385، 159).
2- نظریه مهاجرتی مایکل تودارو
مایکل تودارو در این نظریه تلاش کرده است تا مهاجرت شدت یافته از روستا به شهر را با بیکاری رو به رشد شهری توضیح دهد. فرضیه آغازین وی این است که مهاجرت عمدتا پدیدهای اقتصادی است و با بیکاری، تصمیم به مهاجرت منطقی است.
پیشینه تحقیق
عفتی(1382)، در تحقیقی تحت عنوان؛ زنان روستایی و مهاجرتهای فصلی مردان (با تأکید بر پیامدهای اجتماعی، فرهنگی)، به این نتیجه رسیدهاند: با مهاجرت مرد خانوار و اقامت چند ماههی وی در شهر، اکثر وظایف مربوط به وی در مدیریت خانه و همچنین فعالیتهای خارج از خانه بر دوش زن خانوار سنگینی میکند. به مرور زمان این مسئله موجب به هم ریختگی تقسیم کار جنسیتی در روستا و همچنین تغییر در نقشهای جنسیتی خانوار میگردد. در این بین خانوارهایی بیشتر تأثیرپذیرند که هستهای بوده، از حمایت روابط سنتی حاکم بر خانوارهای گسترده بینصیب هستند.
چارچوب مفهومی تحقیق
در انجام پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به مهاجرت در شهرستان زابل بررسی میشود. که برای این منظور تأثیر متغیرها بر جاذبههای مقصد و دافعههای مبدإ در بین روستاییان شهرستان زابل بررسی میشود. و تأثیر جاذبهها و دافعهها بر روی گرایش روستاییان به مهاجرت بررسی میشود. بر این اساس، مدل مفهومی پژوهش حاضر در زیر ارائه میشود. که بر اساس آن متغیرهای زمینهای سن، تعداد فرزندان، مهاجرت اعضا خانواده، جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، مدت اقامت، مالکیت زمین، وضعیت شغل، میزان درآمد، عضویت در نهادها و مالکیت زمین میباشد، که با توجه به جاذبههای مقصد ( عوامل اقتصادی، طبیعی، عوامل فرهنگی-اجتماعی و عوامل اداری و خدماتی) و دافعه های مبدا ( عوامل اقتصادی، طبیعی، عوامل فرهنگی-اجتماعی و عوامل اداری و خدماتی) تاثیر آنها را بر متغیر وابسته یعنی گرایش به مهاجرت را ارزیابی میکنیم.
ویژگی های جغرافیایی منطقه مورد مطالعه
منطقه سیستان بین 29 تا 32 درجه عرض شمالی و 60 تا 64 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. از شمال و مشرق به افغانستان و از جنوب به شهرستان زاهدان و از غرب و شمال غربی به کویر لوت و شهرستان بیرجند محدود است. سیستان جلگهای است وسیع و هموار و به مساحت 8117 کیلومتر مربع که از سطح دریا 487 متر ارتفاع دارد. تنها برجستگی این منطقه کوهی است به نام کوه خواجه که در انتهای باختری دریاچه هامون و حدود 30 کیلومتری غرب شهر زابل واقع شده است. ارتفاع این کوه حدود 900 متر است و در مواقع طغیان رودخانه هیرمند آب تمام اطراف آن را فرا میگیرد.
روش تحقیق
روش تحقیق در این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامهای است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه روستاییان شهرستان زابل به تعداد 26034 میباشد. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 170 تعیین گردید که نمونهها به صورت طبقهای از بین روستاییان، روستاهای مختلف انتخاب شدند. به این ترتیب از بین روستاهای شهرستان زابل هشت روستا انتخاب شدند، که نمونهها از این روستاها انتخاب و پرسشنامهها بین آنها توزیع گردید. ابزار اندازهگیری متغیرها و سازههای تحقیق پرسشنامهای بود که گویههای به کار برده شده در آن از بررسی ادبیات پیشین در مورد عوامل موثر بر گرایش به مهاجرت برگزیده شده بود.
یافتههای تحقیق
الف) آمار توصیفی
- مشخصات کلی
1-1- فاصله روستا
براساس اطلاعات بدست آمده مندرج در جدول 1 میانگین فاصله روستاهای مورد مطالعه تا نزدیکترین شهر 31/22 کیلومتر است. فاصله نزدیکترین روستا تا شهر 10 کیلومتر و فاصله دورترین روستا تا شهر 40 کیلومتر است. بر اساس اطلاعات جمع آوری شده میانگین تعداد فرزندان 91/3 نفر است و همچنین میانگین سن، مدت اقامت و تعداد افراد شاغل خانوار به ترتیب، 75/37 سال، 1/33 سال و 58/1 نفر میباشد.
جدول(1) فاصله روستاها، فراوانی فرزندان، سن، مدت اقامت، تعداد افراد شاغل
1-6- سن
براساس اطلاعات بدست آمده در جدول 6، میانگین سنی پاسخگویان 75/37 سال بود که بیشترین آن یعنی 76/41 درصد در گروه سنی 30 سال و کمتر قرار داشتند.کمترین سن پاسخگویان 16 سال و بالاترین سن پاسخگویان 84 سال بود.
1-7- محل تولد
جدول 7، پاسخگویان را از جهت محل تولد آن در داخل روستا یا بیرون روستا متولد شدهاند نشان میدهد که 136 نفر (80 درصد) پاسخگویان در داخل روستا و 34 نفر(20 درصد) پاسخگویان خارج روستا متولد شدهاند.
جدول (7) فراوانی پاسخگویان براساس محل تولد
همانطور كه جدول (22) نشان میدهد (ستون مجموع اثرات)، بیشترین تأثیر بر گرایش به مهاجرت مربوط به متغیر مستقل سطح تحصیلات (691/0) است. متغیر مستقل میزان درآمد با میزان تأثیر كل 5118/0 در جایگاه دوم قرار دارد. بعد از آن، متغیر متغیر مستقل جاذبههای مقصد میباشد که تأثیر كل آن 463/0 بوده است. سپس متغیر دافعههای مبدا با اثر کل 373/0 قرار دارد. و پس از آن، متغیرهای مالکیت زمین، جنسیت (مردان)، وضعیت شغل(شاغلان)،مدت اقامت، وضعیت تاهل (مجرد) و عضویت در نهادها به ترتیب با مقادیر بتا: 3638/0، 308/0، 2740/0، 240/0، 2077/0 و 1500/0 رتبه های بعد را به خود اختصاص دادهاند. و در نهایت متغیرهای مهاجرت اعضا خانواده، سن و تعداد فرزندان به ترتیب با مقادیر بتا 093/0، 072/0- و 0685/0- سه رتبه آخر را به خود اختصاص دادهاند.
این تحقیق به بررسی تاثیر عوامل مختلف در گرایش به مهاجرت در بین روستاییان پرداخته است. به این منظور روستاهای شهرستان زابل انتخاب شد و اطلاعات از خانوارهای روستایی گردآوری گردید. براساس یافته های تحقیق، مهمترین عوامل دافعه مبدا از نظر پاسخگویان شامل؛ بیکاری مفرط در منطقه ( اقتصادی)، طوفانهای شن ( طبیعی)، بیکار فرزندان ( فرهنگی و اجتماعی) و دسترسی اندک به خدمات بانکی، بهداشتی و آموزشی ( اداری و خدماتی) بود.
پیشنهادها:
با توجه یافتهها پژوهش و یافتههای گرایش به مهاجرت، که اولویت بندی گویهها نشان داد که با شرایط کنونی بیشتر پاسخگویان اذهان داشتهاند که به خاطر نبود درآمد، گرایش به مهاجرت دارند و اگر بتوانند در روستای خود کسب درآمد برای امرار معاش خود داشته باشند هرگز زادگاه خود را ترک نمیکنند. با توجه به یافتههای این پژوهش، مسولین اگر بتوانند با توجه به شرایط کنونی منطقه در مناطق روستایی ایجاد مشاغل برای افراد روستا کنن یا بتوانند با توجه به همسایگی با کشور افغانستان آب مورد نیاز روستاییان برای کشاورزی را فراهم کنند، میتوان از مهاجرت روستاییان جلوگیری کرد حتی میتوان در جهت مهاجرت معکوس روستاییان گام مهمی برداشت. با توجه به یافته های این تحقیق راهکارهای زیر را به عنوان پیشنهاد برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان داده شده است:
منابع
- ابراهیم زاده، ع. . مهاجرت و شهرنشینی: علل و پیامدها. علوم سیاسی: اطلاعات سیاسی- اقتصادی. شماره 233 و 234، صص 171-158.
- اصلانی، م. (1385). بررسی روند مهاجرت در جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه اخیر و تاثیر آن بر امنیت ملی( با تاکید بر مهاجرت داخلی به تهران). فصلنامه جمعیت شماره 55 و56، صص 82-45.
- پاپلی یزدی، م؛ و ابراهیمی، م. (1391). نظریات توسعه روستایی. انتشارات سمت. تهران. ص 155.
- پناهی، ل؛ و پیشرو، ح. (1390). بررسی عوامل موثر بر مهاجرت جوانان روستایی به شهر، مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان مرودشت. فصلنامه برنامه ریزی منطقه ای. سال اول، شماره 2، صص51-41.
- Gimba, Z., & Kumshe, M. G. (2001). Causes and effects of rural-urban migration in Borno State: A Case Study of Maiduguri Metropolis. Asian J. Bus. Manage. Sci, 1: 168-172.
- Okhankhuele, O. T., & Opafunso, O. Z. (2013). Causes and Consequences of Rural-Urban Migration Nigeria: A Case Study of Ogun Waterside Local Government Area of Ogun State, Nigeria. British Journal of Arts & Social Sciences, 16(2): 185-194
- Herrmann, M., & Svarin, D. (2009). Environmental pressures and rural-urban migration: The case of Bangladeshpp1-28.