فایل فصلی از حیات اجتماعی و فکری شریعتی
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته فلسفه و منطق (آموزش_و_پژوهش)
مقاله فصلی از حیات اجتماعی و فکری علي شریعتی
چكيده
مقدمه
شریعتی معلّم
اشاره ای اجمالی به آثار شریعتی
شریعتی و رویکرد جامعه شناختی
شریعتی و هستی شناسی پویشی
اجتماعیات شریعتی
شریعتی متفکر فرامدرن
سیمای یک زندانی: نگاهی به کتاب شریعتی به روایت اسناد ساواک
بازجویی (دستگیری) اوّل : خرداد1343
بازجویی سوم 1352
بررسی چند اثر دانشگاهی در مورد شریعتی: زندگی و ایدئولوژی شریعتی
چكيده
شریعتی از معدود اندیشمندان برجسته و تحول آفرین در جامعۀ روشنفکری ما به شمار میآید. نقش و جایگاه وی در تأثیرگذاری، تحول و تماکل جریان نواندیشی دینی و حوزههای گفتمانی آن بر اهل بصیرت پوشیده نیست. او در طول عمر کوتاه ولی پربارش، جلوههای گوناگون و بدیعی از فهم دین و آموزههای آن را ارائه کرد که در طی تاریخ حیات فکری اسلام و به ویژه تشیع، بی سابقه بود. شریعتی در مرز دو دنیای قدیم (سنّت) و جدید (مدرنیسم) ایستاده بود و زبان و اندیشۀ او در شکاف هولناک و سرنوشت ساز آن ره میسپرد. اما اکنون در شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل، که گوهر دین در زیر دندانهای سفت و خشک و ستبر سنّت قرارگرفته است و خرمُهرهها به دردانهها در آمیخته اند و دیرینگی و سالخوردگی دال بر حقانّیت و درستی قلمداد میشود، چه باید کرد؟ سه ره پیداست : نوشته بر سر هر یک به سنگ اندار، حدیثی کش نمی خوانی بر آن دیگر.
مقدمه
گفتار شریعتی در طرح و بازاندیشی و بازپروری و بازسازی آموزهها و مفاهیم دینی و نیز گسترانیدن یک حوزۀ معنایی در فهم دین و تعالیم آن در پاسخ به نیازها و انتظارات عصر و نسل، چالاکی و توانایی بسیاری از خود نشان داد، و از این رو فهم نسلی را نسبت به دین، معنویت، خدا، انسان، تاریخ، جامعه، ارزشها، چگونه بودن، چگونه ماندن، چگونه رفتن و ... دگرگون کرد.
سالیانی چند از ورود گفتارهای مدرن و شبه مدرن به ایران گذشت، بی آنکه به همجوشی و مفاهمه با گفتارهای سنّتی نائل آمده باشد.
شریعتی معلّم
شریعتی در سال 45 به عنوان استادیار رشتۀ تاریخ در دانشکده فردوسی مشهد به تدریس مشغول میشود و ابتدای ورود خود با نظم مألوف و رسمی- اداری دانشکده سرناسازگاری میگذارد. او برخلاف برنامهها و ضوابط تعیین شده از سوی دانشکده، خود به تعیین برخی موضوعات برای تدریس میپردازد و ضمن ارتباط صمیمانه با دانشجویان و برخی استادان، فضای آموزشی- اداری دانشکده را حول شخصیت و منش و افکار خود، دو قطبی میکند که بیانگر حضور و وزن گفتاری او در ابعاد و وجوه ادراکی، عاطفی، عملی و... است.
اشاره ای اجمالی به آثار شریعتی
کارنامۀ گفتاری- نوشتاری شریعتی در سال 47 بسیار پربار و درخشان است. او در این سال در کنار کنفرانسها و آثار قلمی دیگر، چهار اثر مهم از خود به یادگار گذاشت : کویر، اسلام شناسی، روش شناخت اسلام، و انسان، اسلام و مکتبهای مغرب زمین.
سومین اثر مشتمل بر دو سخنرانی تحت عنوان «روش شناخت اسلام» بود که در آن نیز با روشی نو و بدیع به تجزیه و تحلیل دین اسلام میپردازد. شریعتی در این سخنرانی ضمن بیان مقدماتی دربارۀ اهمیت روش و به کارگیری آن در علوم و نیز شناخت پدیده ها، برای شناخت اسلام دو روش ارائه میدهد : 1- روش تاریخی- 2- روش تیپ شناسی.
شریعتی و رویکرد جامعه شناختی
با همین سیما از شریعتی وارد سال 48 میشویم. در این سال مرحلۀ سوم اصلاحات ارضی با همۀ معایب و آسیبهای خود، جریان داشت و بجز مرگ جلال آل احمد، حادثۀ دیگری به وقوع نپیوست. شریعتی با اقبالی کم نظیر از سوی محافل مذهبی و دانشگاهی رو به رو میشود و ضمن تدریس در دانشکده مشهد، برای ایراد سخنرانی به جسینیۀ ارشاد و دانشکدهها مختلف دعوت میشود.
شریعتی و هستی شناسی پویشی
گفتار شریعتی در سال 48، طیف رنگینی از مفاهیم، مسائل و مباحث جامعه شناختی، انسان شناختی و ... را در سه جلوۀ کویریات، اجتماعیات و اسلامیات به نمایش گذارد : در بعد کویریات ، کتاب هبوط را به نگارش در آورد که در آن داستان آفرینش جهان و سیر تحول و تکامل آن را در طبیعت و تاریخ و جامعه با زبانی شاعرانه (نمادین) و در پرتو نگاهی فلسفی- عرفانی از عالم به تصویر کشید.
اجتماعیات شریعتی
در بعد اجتماعیات، شریعتی به طرح مسائل و مباحث متنوعی میپردازد. گفتار اجتماعی او متناسب با زمینۀ اجتماعی آن- که ناموزونی و از ریخت افتادگی ساختار اقتصادی، اجتماعی از جلوههای بارز آن بود- دامنۀ نقد را علاوه بر گفتار سنتی، بر گفتار شعبه مدرنیسم رژیم پهلوی نیز میگستراند. او با تدریس تاریخ اروپا در دانشکدۀ مشهد، حول موضوعات و مباحثی مانند قرون وسطی و قرون جدید ضمن مقایسه شرایط تاریخی و اجتماعی آن دو دوره با یکدیگر، حوزۀ مقایسه را به تمایزات ساختاری- تاریخی جوامع پیشرفتۀ اروپایی با جهان سومیها و از جمله ایران میکشاند و با این شیوه، آینه ای در برابر روشنفکران و نسل جدید میگذارد تا از خلال آن تفاوتهای تاریخی و اجتماعی هر یک از جوامع مذکور و از جمله ایران به خوبی نمایان شود.
سیمای یک زندانی
نگاهی به کتاب شریعتی به روایت اسناد ساواک
بررسی ما از خلال بازجوییهای مکتوب وی در سه دورۀ مختلف در این ده سال انجام گرفته است. بازجویی اوّل مربوط است به دستگیری شریعتی پس از ورود به ایران بعد از اقامت پنج ساله در فرانسه در خرداد 1343 که مجموعاً یک ماه و نیم طول میکشد.
بازجویی (دستگیری) اوّل : خرداد1343
این بازجویی به دنبال دستگیری شریعتی در مرز بازرگان، پس از پنج سال اقامت در پاریس صورت میگیرد.
بازجویی سوم 1352
این بار بازجویی از او از نوع و سطح دیگری است. دست شریعتی تأویل و تفسیر حرکتی که به راه انداخته کاملاً بسته است. اتهام وی تشکیلاتی و گروهی نیست، سیاست روز نیست، وابستگی به این یا آن جریان سیاسی نیست، او متهم است به تحقق همان چیزی که چهار سال پیش در آخرین بازجویی خود وعدۀ آن را داده بود :
شریعتی این همه را میداند و این بار برخلاف گذشته هدف اصلی او حفظ و پاسداری از جایگاهی است که درچشم و دل نسل جوان پیدا کرده است.
بررسی چند اثر دانشگاهی در مورد شریعتی
زندگی و ایدئولوژی شریعتی
آبراهیمیان نوشتۀ خود را در مورد شریعتی با سخنی از آیت الله طالقانی آغازمی کند «شریعتی یک مکتب جدید ایجاد کرد. او بود که جوانان ایرانی را به درون نهضت انقلابی کشاند» . او سپس وارد متن زندگی و آرای شریعتی میشود و فرازهایی از آنها را توضیح میدهد.
نتيجهگيري
اگر دوست و دشمن با قاطعیت میدانستند شریعتی کیست و کدام است، و با جِد بر آن پای میفشردند و صفحه هایی از نطق او را که در کتابی چاپ شده بود، حجت و سند قرار میدادند، شریعتی خود به مکتب شکاکان نزدیکتر بود. از اینکه او را در قالبی از پیش تعریف شده قرار دهند، بیزار بود؛ چرا که رسالت خود را در قالب شکنی میدانست؛ چه قالب سنّتی و چه قالب مدرن. آنگاه که همراهانش ایمان میآوردند، او شک میکرد و آنگاه که همراهان شک میکردند، نوبت ایمان و عاشقی او بود.
وی همچنین از طریق لویی ماسینیون با یک مجله رادیکال کاتولیک به نام اسپری آشنا شد و از آن تأثیر زیادی پذیرفت. این مجله که در اوایل دهه 1960 و توسط «امانوئل مونیر» تأسیس شده بود، از آرمانهای چی و نیروهای آزادیخواه ملّتی در جهان سوم حمایت میکرد. در این مجله کسانی مانند ماسینیون، میشل فوکو، کربن، فانون، کاتولیکهای رادیکال و مارکسیستهایی نظیر لوکاچ، برک و هنری لوفور مقاله مینوشتند.